این بار نیز- پرده که افتاد / سهراب نیم خیز شد / دامن تکاند که بر خیزد و بگوید: / «اجرای خوب! کف زدن حضار را می شنوی» / اما نتوانست / خون را که دید گفت: / (تو قاعدهی بازی بر هم زدی آقا! /- قرار بود «فاجعه» بازی شود نه «بازی» فاجعه شود/ - قرار همیشه همین بوده- / باقی افسانه دروغ است)
(منوچهر آتشی)