سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ - قمر 10

 

چون به درِ شهر رسید، پیری را دید.گفت:

‏ای شیخ! در این راه که آمدم، عجایب‌ها دیدم.

‏گفت: چه دیدی؟

‏گفت: دیدم قومی را کِشْت کرده بودند،چون تمام شد، آتش در زدند

*مولوی


نوشته شده در  دوشنبه 102/1/21ساعت  2:10 عصر  توسط ... 
  نظرات دیگران()

 یَا مُوفِیَ الْعَهْدِ 


نوشته شده در  جمعه 97/3/18ساعت  12:15 صبح  توسط ... 
  نظرات دیگران()

«ولکن الله یمن علی من یشا من عباده»

شکسته های دلم را

تو قوام می بخشی.

آوازه های زخمی ام را

بهتر از هر کس می شنوی.

حالا منم

زخمی ترین نغمه هایی که با تو سر خواهم داد.

منم و یک کویر تمنّا.

تویی و هزار بارش بی منّت.

بر من ببار ...

 


نوشته شده در  پنج شنبه 96/5/12ساعت  3:21 عصر  توسط ... 
  نظرات دیگران()

بازآ که در فراق تو چشم امیدوار

چون گوش روزه دار بر الله اکبر است

«سعدی»


نوشته شده در  پنج شنبه 95/3/20ساعت  6:17 عصر  توسط ... 
  نظرات دیگران()

...، فاصله های مکانی و زمانی معیار معقولی برای سنجش فاصله نیست...
فرقی نمی کند که تو آن گوشه ی دنیا و من...
تو حضور مدام و پر از تکرار تمام ثانیه های همه ی این سالهایی...
این حضور مدام اگرچه شیرین اما به غایت سخت و جان فرساست ... خستگی و جان کندن می آورد ...
آدم آرزو می کند یک جایی تمام این ثانیه های همه ی این سال ها دست از گذشتن بکشند...
می دانی یک جایی آدم نیاز مبرم پیدا می کند که بمیرد...


نوشته شده در  چهارشنبه 94/6/25ساعت  9:12 عصر  توسط ... 
  نظرات دیگران()

خیال می کنم

یکی از این همین شب ها

دوباره مرا به نام کوچکم صدا می زنی

می نشینی کنارم و زمزمه می کنی 

یَا مَنْ هُوَ فِی عَهْدِهِ وَفِیٌّ...


نوشته شده در  دوشنبه 94/4/15ساعت  2:46 عصر  توسط ... 
  نظرات دیگران()

یا غافرالذنب و قابل التوب...


می گوید:

دریا در جزر و مد خود همیشه دریاست
و ابر در عبور مداومش از هراس کوه و دشت،
همواره تشنه ی بازگشت به دریا...
ابر و دریا همیشه در جستجوی وصل اند
و آسمان و خورشید
با شوقی مداوم
همواره نظاره گر تقلای آن ها...


نوشته شده در  شنبه 93/6/15ساعت  3:0 صبح  توسط ... 
  نظرات دیگران()

 

یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین

فریادهای بلند و خاموشم را می شنوی؟

 


نوشته شده در  دوشنبه 93/4/30ساعت  4:1 صبح  توسط ... 
  نظرات دیگران()

گاهی دوست داشتن

بدون هیچ دلیل مشخصی

بدون اینکه حتی آن کس دیگری باشد

به حیاتش ادامه می دهد

چه بد ایامی...


نوشته شده در  سه شنبه 93/4/17ساعت  12:23 صبح  توسط ... 
  نظرات دیگران()

هیچ منظور کرده ای گوسفندان مشغول به چرا بی رحم ترین موجودات بر روی زمین اند،

به غریزه، مسیر رسیدن به آبشخورشان را یاد می گیرند...

گرد و خاک کنان می دوند، می رسند، می نوشند و ورم می کنند

سیراب شده و نشده از آب، رها می کنند و می روند ...

فردا روزی، گوسفندان دیگری...

 


نوشته شده در  جمعه 93/4/6ساعت  2:22 عصر  توسط ... 
  نظرات دیگران()

   1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مناجات
...
اناب
...
...
خذینی...
پایان
...
...
...
...
...
...
...
...
[همه عناوین(94)]